1- خداوند؛ وجود بی نهایت و قادر مطلق است. او بر همه چیز قادر است و شکی نیست که قدرت او بی پایان است. خلقت عالم کائنات با آن همه عظمت و وسعتش همراه با نظم دقیق در بین موجودات عالم، بهترین گواه و دلیل بر قدرت خداوند است. از صفات خداوند؛ قادر، عالم، حی، و امثال این امور است. نتیجه وجود بی نهایت و قدرت مطلق این است که به چیزی نیازمند نیست، پس خداوند به هیچ چیزی نیاز ندارد.
اما خلقت فرشتگان نیز به خاطر آن نیست که خداوندبه آنها نیاز داشته باشد بلکه سنت خداوند براین است که عالم را به صورت اسباب و مسببات آفریده است و تمام حوادث مهم این جهان را به وسیله فرشتگان که همه مطیع خداوند هستند جاری میکند و فرشتگان هم مأموریت خود را انجام میدهند تا قانون اسباب و مسببات در همه جا جاری گردد و کسی نپندارد که حوادث این عالم بدون اسباب و علل جاری میگردد.
قرآن کریم میفرماید «وَ ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلاَّ هُوَ»(مدثر:31)؛ لشکریان خداوند را غیر از خود او کسی دیگر نمیداند.
به عنوان مثال یک پشه کوچک با فرمان الهی بر انجام این کار قدرت دارد که لشکریان نمرود و خود او را نابود میکند، یا پرنده کوچکی به نام ابابیل، سپاه ابرهه را درهم میشکند. تمام مخلوقات و موجودات عالم، لشکریان خدا هستند و این نیز نه به خاطر نیاز، بلکه به خاطر جاری ساختن اسباب امور عالم از مجرای طبیعیش است و هر مخلوق و موجودی در این عالم مأموریت خاصی دارند و هیچکدام بدون حکمت آفریده نشدهاند.
2- خداوند؛ عادل مطلق است و عالم را براساس عدالت خلق نموده است و محال است که ذرهای ظلم وستم در حق مخلوقات و بندگانش انجام دهد. دلیلش هم آنست که چون خداوند بی نیاز از همه کس و همه چیز میباشد و ضعف و سستی در او راه ندارد تا محتاج به ظلم و ستم بر دیگران باشد، لذا عادل مطلق است.
در عین آنکه خداوند؛ قادر مطلق است و به مهربانی دیگران نیاز ندارد، اما خودش به همه بندگانش مهربان است، بلکه به مراتب بیشتر از مادر نسبت به فرزندش، خداوند بندگانش را دوست دارد، ولکن این مهربانی خداوند نسبت به بندگانی است که زمینه رحمت و مهربانی او را با اطاعت از خداوند در خود باقی بگذارد، اما بنده که با طغیان و معصیت زمینه رحمت خدا را از بین ببرد، خود چنین انسانی با اعمال زشت و نافرجام، زمینه عذاب را برای خود فراهم میکند.
اما اینکه چرا خداوند بشر را خلق کرد؛ هدف از آن عبادت و معرفت و شناخت خداوند است و نتیجه آن؛ کمال است. در نتیجه خداوند انسان را با استعداد شگفت انگیزی خلق کرد تا به کمال برسد و خود خداوند متعال مىفرماید: «خلق نکردم جن و انس را مگر آنکه عبادت کنند»، که مقدمه عبادت، معرفت خداوند است.
بنابراین خداوند متعال هیچ موجودی و از جمله انسان را بدون هدف نیافریده است و کلاً عالم خلقت، هدفمند است و در قرآن کریم فلسفه و هدف از آفرینش جن و انس؛ «عبادت» بیان شده است که مفسّران آن را به معرفت و شناخت خداوند تفسیر کردهاند. لکن این بدان معنا نیست که خداوند نیاز به عبادت بشر دارد، بلکه به این معنا است که بشری که قابلیت معرفت و عبادت خداوند را دارد، خداوند این فرصت را در اختیار او گذاشته و اگر خدا او را خلق نمیکرد جای سؤال بود که خدایا وقتی من انسان این قابلیت را داشتم چرا فرصت به من ندادی و چرا خلق نکردی تا به کمال برسم.
به ادامه ی مطلب بروید
3- این مسئله که یکی پسر پادشاه خلق میشود و یکی پسر فقیر وگدا، یا یکی معلول خلق میشود و یکی سالم وقدرتمند، اینها ربط به عدالت خداوند ندارد، زیرا: خداوند بشر را به طور مساوی و بدون تبعیض خلق میکند، لکن همانطور که گفتیم سنت خدا بر اینست که امور عالم را از مجرای اسباب طبیعی آن به جریان میاندازد. خلقت انسان نیز از همین مجرا است. لذا ممکن است عواملی را خود والدین فراهم کند و نتیجه طبیعی آن؛ معلولیت فرزند باشد و یا ممکن است عوامل دیگر تأثیر کند. همچنین ظلم و ستم بندگان نسبت به هم، تبعیض طلبی انسانها در برابر هم، سبب میشود که یکی پادشاه و یکی گدا باشد و همه حاکمان دنیا به جز حکومتی که برمجرای قانون خدا باشد، همه آنها طاغوت و حکام جور و در مقابل حکومت خدا هستند و خداوند در این دنیا به آنها مهلت میدهد و در پایان آنها را گرفتار عذاب میکند که خود آنها با قدرت طلبی و ظلم و ستم بر بندگان فراهم نموده است.
4- اما مسئله بهشت وجهنم؛ باید بدانید که خداوند بشر را در اصل برای بهشت خلق کرده است نه برای جهنم. خداوند بشر را آفریده و علاوه بر نعمت خلقت، نعمت ترقی و تعالی و رسیدن به معرفت و سعادت را نیز در اختیار او قرار داده است. چرا که گفتیم موجودی به نام انسان این قابلیت را دارد، که به کمال برسد.
لکن مطلبی که ممکن است به عنوان یک شبهه مطرح شود که در نامه شما هم آمده این است که عدّه زیادی از انسانها منحرف و در نتیجه، گرفتار عذاب الهی میشوند.
جواب این نکته نیز این است که اگر پدری از روی مهر وعطوفت وعشق به فرزندان، سرمایه و برنامه و تمام امکانات و وسائل را در اختیار فرزند گذاشت و گفت از سرمایه خوب استفاده کن، راه خلاف نرو، سرمایه را بیهوده به هدر نده، لکن فرزند با انتخاب و اختیار خود سرمایه را به باد داد و فقیر شد، تنها مسئول و معاقَب خود اوست واین وضع را پدر برای او به وجود نیاورده، بلکه عین اعمال و رفتار و نتیجه کار خود اوست. از این جهت خداوند در قرآن کریم میفرماید: «فمن یعمل مثقال ذرّة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شرّا یره»؛ یعنی کسی که بهاندازه سنگینی ذرهای کار خوبی انجام دهد آن را میبیند، و کسی که به همین اندازه کاربدی انجام بدهد خود آن را میبیند. یعنی بهشت و جهنّم، نتیجه اعمال خود انسان است و کسی که سرمایه را خودش هدر دهد و یا به وسیله آن عاقبتی ناهنجار برای خود بیافریند، باید خود را مذمت کند، مگر آنکه مجبور باشد، که خداوند حکیم، شخص مجبور را عذاب نمیکند.
امّا اینطور نیست، بلکه بشر هر کاری انجام میدهد با اختیار وانتخاب خود انجام میدهد، زیرا هم نعمت عقل دارد و هم اختیار، و علاوه بر همه اینها ازنعمت هدایت الهی به وسیله پیامبران و معصومین(علیهم السلام) برخوردار است.
اکنون با این تفصیلات، از شما سؤال میکنیم که انصافاً، ما باید از خدا طلبکار باشیم یا بدهکار او هستیم؟ و آیا اگر خوب رفتار کنیم و به نعمت جاویدان الهی برسیم، همین برای هدفمند بودن خلقت کفایت نمیکند؟ باز اینجا تکرار میکنیم که اگر با این قابلیت، خداوند بشر را خلق نمیکرد آیا جای این سؤال نبود که چرا چیزی که میتوانست موجود شود و به سعادت برسد خداوند این نعمت را از او دریغ کرد.
5- اما علم خداوند: علم خداوند به اعمال هریک از انسانها با این خصوصیت است که میداند که انسان به اختیار خود چنین کاری را مرتکب میشود.در نتیجه خداوند انسان را مختار آفریده و عقل واختیار به او داده است و نعمت هدایت انبیاء الهی واولیاء را هم در اختیار او قرار داده است وهیچ کس را خداوند مجبور بر شقاوت نکرده است و معنای اختیار نیز این است که انسان میتواند خوب باشد یا بد و علم خدا هم انسان را مجبور نمیکند، چون علم خداوند چنین است که خدا میداند که فلان شخص به اختیار خود مرتکب جنایت میشود.
6- اما قسمت اخیر نامه که چگونه زمین و زمان و کوه و درخت، ربط به وجود خدا پیدا میکند؟ اگر خود شما کمی دقت و فکر کنید جواب آن را بدست میآورید.
بیان مختصر اینست که شما از وجود دود، به وجود آتش پی میبرید و از وجود یک ساختمان زیبا، به وجود یک بنّای ماهر و چیره دست پی میبرید. پس فکر کنید این عالم را با این وسعت و این همه کهکشان و ستارگان ثابت و سیار و این کوههای زیبا و عظیم و پر منفعت و درختان و گیاهان و این همه موجودات را چه کسی خلق کرده است؟ آیا از وجود اینها به خالق آنها که خداوند قادر مطلق است پی نمیبرید.
امیدواریم که با این جواب مختصر، قانع شده باشید و برای آشنائی مفصل و بهتر میتوانید کتب اعتقادی از جمله «عدل الهی» شهید مطهری و کتابهای جناب آقای قرائتی را مطالعه کنید.
عالی بود ...
چند وقتی بود میخواستم جواب سوالاتمو بدونم